تولد زهرا

بیست و هشتم آبان هشتاد و هشت
تولد بیست و یک سالگی زهرا
(چقدر زود گذشت)

دیروز رفتم سراغ کادو خریدن
نرسیدم درست حسابی درس بخونم
استاد طراحی پیاده سازیم که خیلی جدی گرفته
همیشه درس می پرسه
فکر کرده دبستانه

صبح با زهرا تصمیم گرفتیم یه ربع دیر بریم سر کلاس که درسشو پرسیده باشه
به این نیت که استرس نداشته باشیم
بعدشم شاید یه تاخیر برامون بزنه
که اونم اگه تکرار نشه ایراد نداره


چون اولین بارمون بود یه کمی دلهره داشتیم
تو راهروی طبقه سوم نشسته بودیم که ساعت 8 بشه بعد بریم سر کلاس
هر کسیم از دور میومد زهرا میگفت استاده؟


خلاصه 8 شد ما با کلی سلام صلوات رفتیم سر کلاس
از بچه ها سوال کردیم درس پرسید؟
گفتند نه
!!!!!
اونجا بود که میخواستیم سرمونو بکوبیم تو دیوار
قرار شده بود آخر ساعت بپرسه


فهمیدیم که امروز رو شانسیم
تا آخر کلاس نفهمیدیم چه جوری گذشت


ولی بالاخره صلواتا جواب داد و نپرسید
سابقه نداشت


ساعت آخر قرار بود دیگه تولد بگیریم
البته من برای زهرا
کس دیگه ای هم قرار نبود دعوت باشه
برای همین به طرز جالب تری رفتیم و 2 تا حاضری تو لیست اندیشه برای خودمون زدیم


زهرا چون تازه عمل جراحی کرده نمیتونه همه چیز بخوره
ولی نتونست منو مهمون نکنه
رفتیم سپید
جای شما خالی
جای بنفشه هم اسپشیال خالی


زهرا پیشنهاد پیتزا پنیر داد
مثلا اومدیم این دفعه متفاوت بخوریم


در واقع همون نون پنیر خودمون بود
با یه اسم جدید
پیشنهاد نمیدم هیچ وقت بخورید


ولی این چیزای غیر عادیه که همیشه خاطراتش میمونه
و من بیشتر از روال های عادی دوستشون دارم
ناگفته نماند که خیلی ازین اتفاقها هم برام پیش میاد
;-)


پی نوشت 1: اینبار بنفشه و دیگر هیچ :قالب قبلی رو با اینکه دوست میداشتم عوض کردم چون بانو بنفشه نمیتونست به خاطر حجم
احتمالا زیادش کامنت بذاره.البته همچنان شرمنده ی اخلاق ورزشی الهام هستم

پی نوشت 2 : بستنی طالبی در سلف دانشکده مدیریت

پی نوشت 3 : اوضاع بد نیست.پروژه داره خوب پیش میره به نظر خودم.حداقل به خاطر تصمیمات گرفته شده.البته امیدوارم که بهترم بشه.باید حتما کتابرو شروع کنم و به تصمیماتم بیفزایم

39 نظرات:

الهام گفت...

اول اینکه تولدش مبارک ایشالا تولد صد و بیست سالگی

دوم اینکه امتحان چیزهای جدید خیلی قشنگه ، همین انتظار یه تجربه جدید ، هرچند کوچیکه که به زندگی آدم معنی می ده

سوم اینکه من این قالبو بیشتر دوست دارم ، بر اساس تجربه ای که در این مدت کسب کردم به این نتیجه رسیدم که قالب باید سبک و ساده باشه و گویا تا متن اصلی و محتوا رو در حاشیه قرار نده .

چهارم اینکه اگر از این قالب خوشت نیومد بازم در خدمتم از راه دور برای اثبات رفاقت کاری غیر از همین کارای کوچیک از دستمون بر نمیاد .

پنجم اینکه دوست عزیز سری بعد که خواستی بنویسی توی همون قسمت نوشتن اولکل متنت رو انتخاب کن
(select)
بعد گزینه یکی مونده به آخر رو بزن تا متنت از راست به چپ نوشته بشه ، بعدشم مثل توی وورد اون علامتی رو که خط ها همه هم اندازه هم هستن
(justify)
رو بزن تا متنت تراز بندی بشه
احتمالا اینا رو خودت می دونستی ولی یادت می رفته انجام بدی

دیدگان در انتظار دیدار شماست
موفق باشی

B.a.N.a.F.s.H.e گفت...

ای ول:))
تولدش مبارک
یاد اون دفه افتادم که 3تایی رفتیم سپید تولد تو بود
زهرا به تو می گفت بخور تو هم می گفتی...:))
حالا زهرا که زیاد می خوره تو حتما همیشه نصف غذات می مونه
با من که هستیی یکی با هم می خوریم

B.a.N.a.F.s.H.e گفت...

این قالبت خوشگل تره به نظرم
بهترم هست حجمش کمه
اونو دوس نداشتم
باهاش غریبی می کردم
ممنون
امروز می خواستم هر دو تا وبلاگو آپ کنم
ولی هیچ کدومو آپ نکردم
درباره پی نوشت قبلیتم فک کنم مربوط به پروژه است آره؟
درست می شه
باید جلوتر بری
:)

الهام گفت...

ببخشید اونوقت این سپید کجاست ؟؟؟؟

الهام گفت...

راستی بنفشه جان قربون دستت آپدیت کن وبلاگتو ، ولی می گم وبلاگ دومیت کدومه ؟؟؟؟؟

B.a.N.a.F.s.H.e گفت...

خوشم میاد که هیشکی پی نوشتای این دفعه تو نوفهمه
مخصوص منه فقط
:))
بستنی طالبی دانشکده مدیریت چه ربطی داشت به موضوع؟
نکنه هوس کردی باز؟؟؟
من تا حالا تو دانشگاه بستنی نخوردم
باورت می شه
اولین بار بود
اونم به زور تو
ولی تو شهید بهشتی می خوردیم ها
تابستون بود می مردیم از گرما
اینجا معتدل و مرطوب مدیترانه ایه

B.a.N.a.F.s.H.e گفت...

با اینکه بهشتی قله ی تهرانه
تابستونش خیلیییی گرم بود
زمستوناشم که پات تا زانو می ره تو برف
ولی اینجا کلا معتدله

راستی اگه کارم جور شه احتمالا این ترم باید یه درس بهشتی بگیرم
یعنی مهمان بشم
تو این سرما
وای وای وای

B.a.N.a.F.s.H.e گفت...

به مخلصیم الهام بانو

سپید یه رستورانه کنار دانشگاه مهتاب اینا

به روی چشم
وبلاگ دوم؟وینک
بهت مسیج می زنم

B.a.N.a.F.s.H.e گفت...

انقد اینجا راحت کامنت میگیره که آدم دوس داره هی بیخودی کامنت بذاره
تا حالا به عمرم انقد راحت کامنت نذاشته بودم!!
انگار دارم چت می کنم

mahtab گفت...

@ الهام

منم این قالبو دوست دارم.تو رو هم دوست دارم چون قالب منو دوست داری.کلا همه با هم دوستیم.

آره منم موافق تجربه های جدید.نیمی از قشنگیه زندگیه

سپید یه رستوران های کلسه.غذاهاشم خوب و بهداشتیه.فست فوده ها.الهام اومدی بریم سپید؟

وبلاگ دوم بنفشه تونل مخفی بیش نیست

B.a.N.a.F.s.H.e گفت...

الهام صاب خونه شدی واسه خودت
با اکانت مهتاب کامنت می ذاری؟؟؟؟:))
آفرین به هوش بالات
به بنفشه جونت رفتی!!

الهام گفت...

بنفشه جان من همه پی نوشته ها رو فهمیدم

مهتاب راستی می خواستم ازت بپرسم چی شد که به یک آدم از خود راضی تبدیل شدی ؟؟؟؟ چون من کم کم دارم از اون بر بوم میفتم اگه راه حلی داره بده

شما هم هی دانشگاهاتون رو به رخ ما دبیرستانیا بکشین ، دو ماه دیگه می رم دانشگاه از اون جا وبلاگ براتون آپ می کنم این هوا

راستی بنفشه جان مخلصیم ، اگه همون اول همشو گذاشته بود به اختیار خودما الان کلی وبلاگش رونق داشت !!!! قضیه قالب و کامنت رو می گم ... وینک
تازه هدرشم کار خودمه ، خلاقیت رو داشته باش
من اگه از خودم تعریف نکنم پس کی بکنه ؟؟؟؟؟

من هی اشتباهی با اکانت مهتاب میذارم مجبور می شم پاکش کنم

B.a.N.a.F.s.H.e گفت...

اون وبلاگ رو می خواستم فقط به الهام و مریم و فاطمه معرفی کنم
که البته خودشون اگه دوس دارن سر بزنن
ولی به نیت مهتاب شروع کردم
بعدش خودم موندم توش
یعنی نمی دونم واقعا کسی جز مهتاب باید بخونه یا نه:(:(:(
چون می ترسم همین فکر پی نوشت مهتاب رو درباره من بکنین

mahtab گفت...

@ بنفشه

خانوم اغتشاش ممنوع

نه بابا زهرا که تو رژیمه.بعد عملشم کلی لاغر شده.تازه امروز من بیشتر نون پنیر خوردم

آره مربوط به پروژه بود

آخه دیدم از بستی طالبی اینجا نگفتم.طی پی نوشت ذکرش کردم

الهام گفت...

جالب شد ، قضیه وبلاگ دوم بنفشه چیه ؟؟؟؟؟؟

B.a.N.a.F.s.H.e گفت...

مهتاب که یه عمر با من بوده دربارم اشتباه فکر کرد
همین منو به شک انداخت
ولی از اینجا به همتون میگم
که من اصلا مغرور نیستم اصلااا
یعنی چیزی ندارم که بخوام بهش مغرور باشم!!!!!!!
نمی دونم شایدم جوری رفتار می کنم که فکر می کنن مغرورم
چون جدی و کم حرفم
شاید

B.a.N.a.F.s.H.e گفت...

تو اون وبلاگ هرچی تو دلمه خالصانه می نویسم
بی هیچ ملاحظه ای
خیلی راحت
خیلی بیشتر از این یکی هم آپش می کنم
یعنی در واقع تقریبا به اون فقط سر می زنم فعلا تو این کمبود وقت
چون بی ملاحظه و راحت می نویسم فقط دوستای صمیمی و راحت می تونن ببیننش
بهت مسیج می زنم

mahtab گفت...

قضیه طولانیه الهام جان
من که کلا جنبه ندارم
خودت که میدونی

دیگه این شد که احساس کردم دارم میشم از خود راضی
بعد دیدم نه بابا من به این خوبی

بله وقت کردی یه کم از خودت تعریف کن
دیگه نبینم با اکانت من بیای کامنت بذاریا
فکر پل صراط باش

خب دیگه جمیع دوستان
برید بخوابید پیج تمیز منم به اغتشاش نکشید

الهام گفت...

عجب کارایی می کنه این بنفشه ، واجب شد در سرای اینترنت یک سرچی بکنم و از طریق گوگل این وبلاگ دوم رو پیدا بکنم ، اینجا خصوصی مصوصی نداریم

شوخی کردم اگه دوست نداشته باشی اصلا دنبالش نمی گردم


از تغییر رنگ کامنت ها تعجب نکنید دارم تست می کنم

mahtab گفت...

من چیو اشتباه فکر کردم؟

B.a.N.a.F.s.H.e گفت...

الهام اومدی تهران بریم دانشکده مون واسه مهتاب بستنی طالبی می گیرم واسه تو هم هرچی بخوای:*
فردا هم می خوایم بریم پارک
کله سحر
تو سرما
خدا کنه بارونم بیاد
کلی حس خوب دارم امشب
شبتون بخیر

B.a.N.a.F.s.H.e گفت...

الهام تو تو اولین فهرست بودی از قبل
مهتاب به من گفتی زیاد حس خود تحویلی بهت دست نده اونوقت دیگه نه اینوری نه اونور

mahtab گفت...

بله شما اصلا بزن اینجارو منهدم کن الهام جان
رنگ کامنت که چیزی نیست
کیه که اعتراض کنه

حالا بی شوخی مرسی بابت زحمات بی شاعبت
ببین من دیگه نمیدونم چه جوری رسمی بگم
زبون نوشتاری گفتاری ادبی کرداریم یکیه

مرسی یعنی کلی مخلصیم
;-)

الهام گفت...

دعــــوا شد ؟؟؟؟

بی خیال گذشته بروید بخوابید ، خوشا به سعادتتان ، فردا را خوش باشید

منم دعا می کنم بارونم بیاد بهتون بیشتر خوش بگذره

ولی بستنی طالبی تا حالا نشنیده بودما ، وینک

mahtab گفت...

من منظورم این نبود که مغروری
اصلا
اگه میخواستم ذکر کنم که تو اون صفاتت میگفتم

مستقیم زدی تو برجک من اگه یادت باشه!!
غصه نخور بلکه به کمال برسی ازین طریق

ولی ناراحت نباش
بنده از همین تریبون استفاده میکنم و عذر خواهی میکنم

B.a.N.a.F.s.H.e گفت...

نه بابا دعوا چیه
بحث بود
کل کل
ولی نتیجه های خوبی داد

mahtab گفت...

الهام
اون تیتر چرک نویس های من رو لطفا بزرگ کن
با تشکر از شما

B.a.N.a.F.s.H.e گفت...

ناراحت نیستم!!
نتیجهش خوب وبد
هم واسه تو هم من
مگه نه؟:)

mahtab گفت...

بله
لازم بود
قضیه چوب عمو بود که گله

واقعا این وبلاگ انگار خصوصی سازی شده

الهام گفت...

منظورت عنوان وبلاگت هست ؟؟؟؟
از این بزرگتر ؟؟؟؟؟؟

B.a.N.a.F.s.H.e گفت...

راستیی هفته پیش بودا
همین موقعها
...
نمیرن اینا
رفتم که جلوشون لباسامو جم کنم
شب بخیر تا فردا
شاید از 7 و نیم دیرتر بیام
خواستم راه بیفتم میس میندازم
تو هم بیا سر همون کوچتون
قبل خمیجانی:)
شبتون بخیر

mahtab گفت...

آره دیگه
همون عنوان چرک نویس های من ولی الان که خیلی کوچیکه الهام!!!

من که کوچیک میبینم

بله بفرمائید بنفشه بانو
چشم
میس تان مستدام

الهام گفت...

مهتاب ؟؟؟؟
این کجاش کوچیکه ؟؟؟؟

شاید عکسش برات لود نمی شه ، چون من یه عکس گذاشتم با یه فونت خاص فارسی ، احتمالا عکس برات لود نشده ولی لود می شه
وینک

اگه تا فردا و اینا درست نشد خبرم کن

mahtab گفت...

جان شوما کوچیکه

باشه شایدم

بهت خبر میدم مهندس

الهام گفت...

دوستان من رفتم ، شبتون بخیر

خوش بگذره

حسین گفت...

یعنی تا حالا ندیده بودم 3 نفر انقدر حرف بزنن
:)))))))))):))))))):)))
تولد دوستتون مبارک... با ارزوی سلامتی مستمر و موفقیتهای روز افزون

فاطمه گفت...

می بینم که اینجا قابلیت اغتشاش اش خیلی بالا رفته
...
دوستتم که آبانیه
سلام مخصوص برسون بهش

mahtab گفت...

@حسین

تازه ما که زیاد حرف نزدیم

خیلی ممنون

@فاطمه

میبینی نوه
میان اینجارو به خاک و خون می کشن و میرن
یادت نره آبانیا به پای اردیبهشتیا نمیرسن

مريم گفت...

تولدش مبارررررررك
با اينكه خيلي گذشته ببخشيد ديگه

ارسال یک نظر